عاطفه محیب

زندگی روزانه یک دختر ستاره ای (دختری که می خواد بدرخشه و به دیگران هم کمک کنه که ستاره بشن)

عاطفه محیب

زندگی روزانه یک دختر ستاره ای (دختری که می خواد بدرخشه و به دیگران هم کمک کنه که ستاره بشن)

عاطفه محیب

عاطفه محیب هستم.
عاشق برنامه نویسی ، طراحی و کارهای هنری ، کتاب و دویدن.
تصمیم دارم درباره علایقم و چیزهای جدیدی که یاد میگیرم بنویسم؛درباره همه تلاشهام برای ستاره شدن.
اما آسمون زندگی وقتی زیباتر میشه که پر از ستاره باشه.آروزی من ستاره شدن همه ادماست ...
دوستان ستاره ای من اگر دوست دارید از جدیدترین مطالبم مطلع بشید یا سوالی براتون پیش اومد به من ایمیل بزنید.
atefehmohib@yahoo.com

آخرین آواز صبحگاهی

جمعه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۴، ۰۷:۲۱ ب.ظ

معلمی داشتیم که همیشه کلی حرفای تازه برامون داشت ؛ حرفایی که نگاه مارو به زندگی خیلی عوض کرد.

یادمه معلممون میگفت هر درد و بیماری و ناهنجاری توی بدنمون (حتی یک جوش ساده) میگه یه جای کار میلنگه و توی زندگیت داری اشتباهی میکنی .مثلا خشم و نفرت و ... ممکنه بصورت یه جوش یا درد یا حتی سرطان توی جسمت بزنه بیرون( این حرف خودم بود چون ازون سالها خیلی میگذره کلمه به کلمه حرفای معلممون یادم نمیاد :) ).

   و این حرفارو فراموش کرده بودم تا وقتی که یک بیماری دردناک اومد سراغم . دردی که فقط صبحهای زود میومد سراغم وقتی همه خواب بودن. و اینجوری شد که خیلی ازین صبحا فک میکردم و فک میکردم و از خودم میپرسیدم

 اگه این آخرین روز یا آخرین سال زندگیت باشه ....

             این اون زندگییه که دلت میخواست؟

             این همون دنیاییه که میخاواستی بسازی؟

             چشیدنی هارو چشیدی؟

              بوییدنی هارو بوییدی؟

              دیدنی هارو دیدی؟

              شنیدنی هارو شنیدی؟

               و ...

و یاد حرف معلمم افتادم.

این چند روزه با چندتا از دوستا و خواهرام حرف زدم و دیدم خیلیا مثل من درگیر روز مرگی شدن.

اما من دیگه نمیخوام اینجوری زنده باشم . میخوام لحظه لحظه زندگیمو حس کنم . شاد باشم و آواز بخونم ، غمگین باشم و گریه کنم ، درد بکشم و قوی باشم ، محکم باشم و کسی بهم تکیه کنه و ... میخوام باشم


اما چجوری!!!؟؟؟؟

من همیشه برای هر مسئله ای یه کتاب توی آستینم دارم . پس به سرعت به طرف کتابخونه کوچیکم رفتم و "پروژه شادی" رو کشیدم بیرون .

پروژه شادی تلاش و تجربه شخصی یک زنه برای زندگی کردن . من قبلا  این کتاب خوندم و الان فقط نگاهی بهش میندازم . 

اول دوس دارم یه اسم باحال برام پروژم انتخاب کنم ...."جیک جیک" :دی 

باید اول لیستی از فرمان ها آماده کنم . فرمانها توی موقعیتهای بحرانی به ما میگن که چطور عمل کنیم .

من فعلا چنتا فرمان بیشتر توی ذهنم نیست

1- خودم باشم

2- به راه حل فکر کنم

3- لبخند بزنم

4- هرطور میخوام حس کنم همونطور رفتار کنم

5-تنبلی ممنوع

6- مهربون باشم

7- محکمتر صحبت کنم 

8- برنامه چیه؟ طبق همون عمل کن 

9- گاهی خودمو جای بقیه بزارم


حالا باید تصمیم بگیرم طی ماه های آینده میخوام هرماه چیکار کنم که منو شادتر کنه

به نظرم اولین تصمیم گریچن واقعا به جا بوده : "پر انرژی بودن"

برای اجرای هر تصمیمی به انرژی و سرزندگی نیازه و بهتره تمرین کنم که ادم پرانرژیی باشم .

بعدا بهتون میگم برای پرانرژی بودن چه کارایی کردم

پ ن : اگه شمام دوس دارین پروژه جیک جیک صبحگاهی خودتونو شروع کنید خوشحال میشم با هم همراه بشیم.

شاد باشید


happiness project



  


نظرات  (۳)

همین که کتاب میخونید یعنی تونستید خودتونو هر چند اندک از روزمرگی خلاص کنید.
موفق باشید.
پاسخ:
مرسی
پروژه جالی هستش من به احتمال زیاد "جیک جیک" خودم رو بعدا بنویسم. باید بشینم فکر کنم چه شود :)
ممنون از مطلب خوبت
پاسخ:
امیدوارم جیک جیکی پر از تجربه های تازه داشته باشی
موفق میشی عزیزم
خوش به حالتون چ معلم خوبی داشتین منم اگه تصمیم گرفتم معلم بشم می خوام مثل معلم شما باشم
منم باید این کتاب رو بخرم و ان شاءالله گام به گام باش پیش برم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی